مقدمه: سندرم متابولیک که سندرم مقاومت به انسولین هم نامیده میشود، مجموعهای از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی ـ عروقی و دیابت نوع 2 است. اطلاعات محدودی در مورد شیوع این سندرم در نواحی روستایی ایران وجود دارد. مواد و روشها: این مطالعه به روش مقطعی در 1402 فرد (90-19 ساله) از ساکنان این روستا که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. تشخیص سندرم متابولیک بر اساس معیارهای ATPIII، ATPIII بازنگری شده و IDF انجام شد. یافتهها: در این مطالعه شیوع کلی سندرم متابولیک بر اساس تعریف ATPIII، 6/25 درصد بود که این میزان براساس تعریف ATPIII بازنگری شده و IDF به ترتیب 29 درصد و 5/30 درصد بود. یافتههای مدل رگرسیونی پس از تعدیل اثر عوامل سن، جنس، نمایهی تودهی بدن، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات نشان داد که براساس تعریف ATPIII و ATPIII بازنگری شده بین مردان و زنان از نظر شیوع سندرم متابولیک تفاوت آماری وجود ندارد (2/0P =)، اما بر اساس تعریف IDF، شیوع سندرم متابولیک در زنان 97/1 برابر مردان بود. بر اساس هر سه تعریف پس از تطبیق جنسی به ازای هر یک سال افزایش در سن میزان سندرم متابولیک 05/1 درصد (فاصلهی اطمینان 95%: 06/1-04/1) بیشتر شد از میان عوامل خطرساز سندرم متابولیک بر اساس هر سه تعریف، HDL-C پایین در هر دو جنس شایعترین بود و اختلاف قندخون ناشتا کمترین شیوع را داشت. نتیجهگیری: یافتهها بر شیوع بالای سندرم متابولیک در جمعیت روستایی بزرگسال روستای اکبرآباد فارس دلالت دارد. بر مبنای این پژوهش باید در جهت اصلاح عوامل خطرساز سندرم متابولیک کوشید تا از ابتلای افراد پیشگیری شود و سلامت عمومی جامعه ارتقاء یابد.
Jalali R, Vasheghani M, Dabbaghmanesh M, Ranjbar Omrani G. Prevalence of Metabolic Syndrome Among Adults in a Rural Area. Iranian Journal of Endocrinology and Metabolism 2009; 11 (4) :405-414 URL: http://ijem.sbmu.ac.ir/article-1-856-fa.html
جلالی راحله، واشقانی مریم، دباغ منش محمدحسین، رنجبرعمرانی غلامحسین. شیوع سندرم متابولیک در بزرگسالان اکبرآباد کوار فارس در سال 1387. مجلهي غدد درونريز و متابوليسم ايران. 1388; 11 (4) :405-414