:: جلد 9، شماره 1 - ( خرداد 1386 1386 ) ::
جلد 9 شماره 1 صفحات 10-1 برگشت به فهرست نسخه ها
اثر مداخله‌های تغذیه‌ای بر شیوع سندرم متابولیک و عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی ـ عروقی در ساکنان منطقه‌ی 13 تهران: طرح قند و لیپید تهران
عذرا رمضانخانی ، پروین میرمیران ، فریدون عزیزی
، azizi@erc.ac.ir
چکیده:   (28867 مشاهده)
مقدمه: مداخله برای بهبود الگوی تغذیه و افزایش فعالیت فیزیکی در اولویت برنامه‌های پیشگیری و کنترل منسجم بیماری‌های قلبی ـ عروقی در بسیاری از کشور‌ها می‌باشد. مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین اثر مداخله‌های تغذیه‌ای بر شیوع سندرم متابولیک و عوامل خطرساز در ساکنان منطقه‌ی 13 تهران انجام شد. مواد و روش‌ها: 1474 نفر از ساکنان تحت پوشش3 مرکز بهداشتی ـ درمانی که در مرحله‌ی اول مطالعه قند و لیپید تهران به صورت تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی تغذیه‌ای قرار گرفتند. در مرحله‌ی دوم این طرح، ساکنان تحت پوشش یکی از مراکز بهداشتی به عنوان گروه مداخله، و ساکنان تحت پوشش دو مرکز بهداشتی دیگر به عنوان گروه شاهد انتخاب و مداخله‌های تغذیه‌ای در سه سطح مراکز بهداشتی ـ درمانی، مدارس و اماکن عمومی در منطقه‌ی مداخله آغاز شد. بعد از مداخله مجدداً تعدادی از افراد در هر دو منطقه‌ی مداخله و شاهد به صورت تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی تغذیه‌ای قرار گرفتند. فاصله بین دو مرحله گرداوری اطلاعات به طور متوسط 8/3 سال بود. 316 فرد بالای 20 سال (183 نفر در گروه شاهد) و (133 نفر در گروه مداخله) وارد مطالعه شدند. میانگین دریافت انرژی و درشت مغذی‌‌ها در دو مرحله و در هر دو گروه محاسبه و تفاوت میانگین‌‌ها در داخل هر گروه با آزمون تی زوجی و بین دو گروه با آنالیز کوواریانس مقایسه شد. تفاوت توزیع افراد از نظر عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی ـ عروقی و سندرم متابولیک بین دو گروه، با استفاده از آزمون مجذور کای بررسی شد و برای تعدیل اثر متغیرهای پایه از آزمون منتل هنزل استفاده شد. آزمون معنی‌دار بودن تغییر وضعیت عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی ـ عروقی در داخل هرگروه با آزمون مک‌نمار انجام شد. یافته‌ها: میانگین انرژی، کربوهیدرات و چربی دریافتی روزانه در هر دو گروه کاهش معنی‌دار و میانگین کلسترول دریافتی و درصد پروتئین از کل کالری دریافتی در هر دو گروه افزایش معنی‌دار است. میانگین پروتئین دریافتی روزانه در گروه شاهد افزایش معنی‌دار و درصد چربی از انرژی در گروه شاهد کاهش معنی‌دار یافت. شیوع LDL-C بالا نیز در گروه مداخله کاهش معنی‌داری نسبت به گروه شاهد یافت )05/0 (p<. در گروه شاهد 45 درصد از افرادی که از نظر HDL-C طبیعی بودند، در مرحله‌ی دوم غیرطبیعی شده و 16 درصد از افرادی که از نظر HDL-C غیر طبیعی بودند، در مرحله‌ی دوم وضعیت طبیعی یافتند)01/0 (p<. هم‌چنین در این گروه 21 درصد از افرادی که چاقی شکمی نداشتند در مرحله‌ی دوم به این نوع چاقی مبتلا شدند و 12 درصد از افراد مبتلا به چاقی شکمی بهبود یافتند )01/0 (p<. درگروه مداخله 2 درصد از افرادی که هیپرکلسترولمی نداشتند، بعد از مداخله به هیپرکلسترولمی مبتلا شدند و 62 درصد از افراد دچار کلسترول بالا، پس از مداخله بهبود یافتند)01/0 (p<. هم‌چنین 3 درصد از افرادی که از نظر LDL-C طبیعی بودند، در مرحله‌ی دوم غیرطبیعی گشتند و 65 درصد از افرادی که قبل از مداخله LDL-C غیر طبیعی داشتند، پس از مداخله وضعیت طبیعی یافتند )01/0 (p<. نتیجه‌گیری: برنامه‌ی مداخله‌ی تغذیه که در منطقه‌ی مورد بررسی انجام شد در کاهش شیوع تعدادی از عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی ـ عروقی و نیز کاهش ابتلا و افزایش بهبود تعدادی از عوامل خطرساز مؤثر بوده است.
واژه‌های کلیدی: مداخله‌های تغذیه‌ای، بیماری‌های قلبی ـ عروقی، سندرم متابولیک، تهران
متن کامل [PDF 401 kb]   (3644 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: غدد درون‌ریز
دریافت: 1386/5/29 | انتشار: 1386/4/24


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
جلد 9، شماره 1 - ( خرداد 1386 1386 ) برگشت به فهرست نسخه ها